رد پای بهار
زندگی، از نفسهای معتدل بهار میتراود و در سفره گلدار هفت سین دمیده میشود؛ سفرهای که در آن ماهی قرمزی، تکرار تازه زندگی را میان تنگ کوچکی از آب گوشزد میکند. میتوان با گیسوان شانه خورده سبزهای جوان که تکهای از طبیعت را به خانه آورده، طراوت را دسته کرد و دانه دانه «سکه های نو» را که در کنار سفره برق میزنند و بوی عید میدهند، در دستهای کودکانه کاشت تا شوق معصوم کودکی، در باغ چشمشان بشکوفد. هر رفتنی را آمدنی است و هر آمدنی را رفتنی؛ چنانکه زمستان میرود و بهار میآید، شب میرود و روز میآید؛ ما نیز روزی به جهان میآییم و ناگزیر ب...