سلام بهانه دلنوشته های من
سلام خانمی خودم تاخیر دوهفته ای منو ببخش گلم خیلی مشغله داشتم عزیزدلم دلم برای نوشتن از تو از همه کارهای قشنگت بهانه هات بازی هات تنگ شده عزیزم
عاشقانه برای دخترکم مینوسیم برای تو که تمام بهانه من برای نوشتنی برای زندگی و بهانه من برای لبخند زدن الهی فدات شم وقتی میای لبهامو با دستهای کوچلوت میکشی میگی بخند بین چقدر قشنگ میشی . دلم میخواد تمام خنده های دنیا رو بهت هدیه بدم .
امروز که نگاهت میکنم روحم مسخر چشمان تو میشود ومیان دستهای کوچکت گاهی آنقدر آرامم، که دوست دارم توی همون جای کوچک زندگی کنم
نمیدونم چرا روزهای پاییز دلم بیشتر دلتنگ میشه شاید بخاطر اینکه رفتن توی ذهنم تداعی میکنه . گلم شما این فصل خیلی دوست داری هر روز وقتی از مهد میارمت توی پارک میشنی برگهای درخت هارو جدا میکنی همیشه هم برگ های خشک کوچلو میچینی . (میگی مامانی اجازه میدین برشون دارم) منم اجازه میدم ولی نمیدونم با اینهمه برگ خشکیده که جمع کردی چه کنم !
من عشق را در تو تو را در دل دل را موقع تپيدن و تپيدن را به خاطر تو دوست دارم
برای زیستن اینک تویی بهانه من،به شوق روی تو زنده ام
در من تمام توست و در تو تمام آنچه دوست میدارم . . .
تــــــو مــــی خــــــنــــدی
چــــــه شـــیـــریـــــنــه
دخترم تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . .
هر انسان لبخندی از خداست و تو زیبا ترین لبخند خدایی
تو آن شبنم عشقی که با آمدنت به روزگارم رنگ شادی وصفابخشیدی .
فرشته من وجودت آسمان و زمین را برایم بهشت کرده