روزگار تلخ وشیرین دخترم
سلام گلکم دخترک تنهایی های مامان خیلی دوست دارم ، امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من،فردا عصای خستگی ام شانه های تو، چیزی عزیزتر از تمام دلم نیست، ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو
چند وقت بود نگران بودم چون دندون های بچه های هم سن شما افتاده بود ولی برای شما هیچ خبری نبود تا اینکه یک روز صبح گفتی مامان از پشت دندونم یک دندون اومده سرش شبیه موج وقتی نگاه کردم دیدم بله هردوتا دندون نیش زده از پشت در اومده .
دخترکم تلخترین خاطره این ماهت کندن دندونهای شیری بود که خیلی اذیت شدی اولین دندون راحت افتاد منکه طاقت نداشتم خونه مادرجون کندیم ، گذاشتی زیر بالشت صبح دوتا کادو خوب جاش اومده بود . برای دومین دندونت خیلی اذیت شدی اصلا نمیفتاد نمیگذاشتی ببرمت ندانپزشکی نمیدونم کی به شما گفته بود آمپول میزنن، امان از دست این(دستهای پشت پرده ) بلاخره خونه مادرجون بعد نمیساعت ور رفتن بابا جون با نخ کشیدش شما آنقدر گریه میکردی منم دیگه طاقت نداشتم مادرجون در اتاق بست تا شما رو نبینم ولی بلاخره افتاد دخترم دندونت یک ریشه داره خیلی بزرگ مادرجون میگفت تا بحال دندون شیری با همچین ریشه ای ندیده
وقتی بزرگ شدی بهتر خیلی مواظب دندونهات باشی چون ممکنه بازم ازین ریشه ها داشته باشه
حالا از چیزای خوب مینویسم برات دختر گلم تقریبا 10 تا از حرف های الفبا رو یاد گرفته دیگه سعی میکنی نوشته های کتابها و اسمهای فروشگاه .... بخونیبعضی وقتها هم سوالهایی میکنی کنه من جوابش نمیدونم البته شاید یادم رفته میگی چرا قرآن با الف کلاه دار با اینکه وسط کلمه
هر روز کاردستی های جالب درست میکنی برای دوستت سارا و اونم
برای شما
این کاردستی سارا ست برای شما
اینم کاردستی شماست برای سارا که خودت درست کردی بدون کمک من
چند روزی هم هست که من میاد مدرسه شما براشون کارهای کامپوتری انجام میدم شما خیلی خوشحالی که من میتونی ببینی
راستی یک اردو شهربازی هم رفتی وکلی بهت خوش گذشت یک نقاشی عاشورا از حضرت علی اصغر کشیدی که زدنش توی سالن مدرسه وکلی امتیاز هم گرفتی
اینم کلبه کوچلو شماست که همیشه بیرون همرات