دل نوشته ای برای دلم
اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً قطره قطره دلش دریا می خواست.خیلی وقت بود که به خدا گفته بود. هر بار خدا می گفت:از قطره تا دریا راهی است طولانی. راهی از رنج وعشق وصبوری.هر قطره را لیاقت دریا نیست. قطره عبور کرد وگذشت.قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد ومنجمد شد.قطره روان شد وراه افتاد.قطره از دست داد و به آسمان رفت.و هر بار چیزی از رنج وعشق وصبوری آموخت. تا روزی ...
نویسنده :
مامان خانمی ومبینا جون
16:21