مبینامبینا، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
مه یاسمه یاس، تا این لحظه: 1403 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 1403 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

✿◠‿◠ پری رویاهای من ✿◠‿◠

مادرانه من برای سه تا فرشته

دل نوشته ای برای دلم

1390/9/16 16:21
1,142 بازدید
اشتراک گذاری

 


اللّهُمَّ
كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في
هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً
وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً


عکس های زیبا از قطره های باران

قطره

قلب

قطره دلش دریا می خواست.خیلی وقت بود که به خدا گفته بود.
هر بار خدا می گفت:از قطره تا دریا راهی است طولانی.
راهی از رنج وعشق وصبوری.هر قطره را لیاقت دریا نیست.
قطره عبور کرد وگذشت.قطره پشت سر گذاشت.
قطره ایستاد ومنجمد شد.قطره روان شد وراه افتاد.قطره از دست داد
و به آسمان رفت.و هر بار چیزی از رنج وعشق وصبوری آموخت.
تا روزی که خدا گفت: امروز روز توست. روز دریا شدن.
خدا قطره را به دریا رساند.قطره طعم دریا را چشید.طعم دریا شدن را.اما...
روزی قطره به خدا گفت:از دریا بزرگتر،آری از دریا بزرگتر هم هست؟
خدا گفت:هست.
قطره گفت: پس من آن را می خواهم.بزرگترین را.بی نهایت را.
خدا قطره را برداشت ودر قلب آدم گذاشت وگفت اینجا بی نهایت است.
آدم عاشق بود.دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را توی آن بریزد.
اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت.
آدم همه عشقش را توی یک قطره ریخت.قطره از قلب عاشق عبور کرد.
و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید،خدا گفت:


عکس های زیبا از قطره های باران

تو بی نهایتی،چون که عکس من در اشک عاشق است.

عکس های زیبا از قطره های باران

 

خدایا !

دلم باز امشب گرفته

بیا تا کمی با تو صحبت کنم

بیا تا دل کوچکم را

خدایا فقط با تو قسمت کنم

خدایا !

بیا پشت آن پنجره

که وا می شود رو بسوی دلم

بیا پرده ها را کناری بزن

که نورت بتابد به روی دلم

خدایا !

کمک کن که من نردبانی بسازم

و با آن بیایم به شهر فرشته

همان شهر دوری که بر سر در آن

کسی اسم رمز شما را نوشته

خدایا !

کمک کن که پروانه شعر من جان بگیرد

کمی هم به فکر دلم باش........مبادا بمیرد

خدایا !

دلم را که هر شب نفس می کشد در هوایت

اگر چه شکسته

شبی می فرستم برایت.


 

 

به دلتنگیم دست نزن

می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!

آنگاه غرقـــــ می شوی

در سیلابـــــ اشكهایی كه

بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . . .

 

دری که قفل نبود !

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

ترنم
6 آذر 90 12:20
مهتاب عزیزم مرسی از بابت این همه احساس قشنگت آره عزیزم میتونی این پیغامو از طریق مراجعه به این سایت در وبلاگت بذاری http://varoone.ir/
نگين
7 آذر 90 15:55
سلام دوست خوبم اميدوارم كه هميشه خوب و خوش و سلامت باشيد .
سودابه
7 آذر 90 23:47
سلام . مرسی از اون عکس زیبا و نوشته های زیبا ترتون . دلتون همیشه شاد و لبتون همیشه خندون.
نگين
8 آذر 90 7:50
سلام. مرسي . ببخشيد اگه باعث ناراحتيتون شد . تشكر ميكنم بابت لينكتون منم با جازه لينكتون ميكنم
ني ني شكلك
9 آذر 90 13:12
خواستم شکوه کنم ، به دلم بد آمد ، یادم افتاد کسی هست که خواهد آمد ، حتم دارم کلماتش همه باران هستند ، حرفهایش به دل انگیزی قرآن هستند ، عطر هر گل چو مسیح از نفسش می بارد ، چه شبی می شود آن شب که علم بر دارد..!
خاله مبینا
15 آذر 90 23:59
سلام خاله جون قربون اون عکس قشنگت بشم فردا میای بریم خونه مادرجون

منم خاله سارا


آره خاله جون نازم
مامان سونیا
16 آذر 90 16:29
ممنون از متن زیباتون دخمل نازی دارید خدا حفظش کنه به ما هم سر بزنید
مامان امیر علی
23 آذر 90 20:46
مرسی عزیزم به ما رای می دین ممنون .دوباره برمی گردم .
رزیتا
1 دی 90 18:40
سلام وبلاگ زیبایی داری ممنون ازحضورت