مبینامبینا، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه سن داره
مه یاسمه یاس، تا این لحظه: 1403 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 1403 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

✿◠‿◠ پری رویاهای من ✿◠‿◠

مادرانه من برای سه تا فرشته

تصمیم مبینا

1392/2/18 15:59
1,145 بازدید
اشتراک گذاری

میگن رفتاربچه ها بازتاب رفتار پدرمادر یادم خیلی کوچیک بودی شاید یک سال هم نداشتی هرموقع با باباجون میرفتیم سوپری یا فروشگاه یک تخم مرغ شانسی یا یک بسته شانسی هم برات میگرفتی دراقع برای خودمون بود این ادامه پیدا کرد تا شما بزرگ شدی یک روز فکر نمی کردم اینم مشکلی باشه

اما کم کم  دیگه به چیزای کوچیک قانع نبودی چیزای برزگتر میخواستی قوطی های lucky box وتخمرغ های خارجی خلاصه یادم یکبار بخاطر اینکه شما توقع داشتی ست لوازم تحریر باب اسفنجی برنده بشی درعوض توی قوطی یک مجسمه اسکت چوبی بود تعجب چند ساعت کامل اشک ریختی گریهخیلی هم جدی میگفتی : چرا بلدنیستند بفهمند دخترهای کوچلو چی میخوان این اسکت کجاش اسباب بازی دخترونه است افسوس. خلاصه بگم یکبار دیگه چون هنسفری گوشی بود باز زدی زیرگریه این دیگه چی واین داستان ادامه داشت تا اینکه طبق معمول من فکری به ذهنم رسیدیول

رفتیم توی اتاق من بهت گفتم من مامانتم ومیدونم شما از چه چیزاهایی خوش میاد بقیه مردم که نمیدونن درسته گفتی :آره

گفتم شما چرا شانسی دوست داری گفتی :بخاطر اینکه سوپرایز میشی

 ومن قول دادم هر موقع دختر خوبی بودی بجای شانسی برم لوازم تحریری یا اسباب بازی فروشی و برات همون چیزایی که خودم میدونم دوست داری بخرم بزارم توی تخم مرغ شانسی وشما هم بازکنی 

الان دوماه که دیگه شانسی خریدن فراموش کردی در عوض کلی کادو های از من گرفتی گیره های قشنگ مو  لوازم تحریر ماژِیکهای قشنگ و...

چون از نظر اقتصادی به صرفتر باباجونم خیلی خوشش اومدهزبان امیدوارم دیگه با دیدن شانسی یادت نره چه تصمیمی گرفتینیشخند


اینم گلدون توت فرنگی شماست که خوب ازش مراقبت کردی تا اینکه گل داد وبعد تبدیل به توت فرنگی شد از من خواستی ازش عکس بگیرم برات

اینم تمرین حروف شماست که خودت عکس گرفتی



 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان سونیا
19 اردیبهشت 92 11:19
افرین به مامانی عجب فکر بکری این خیلی عالیه هم به نفع شماست هم مبینا جون موفق باشید اشناالله که دیگه شانسی دید بهانه نگیره
چه توت فرنگی خوشگلی به به چه دخملی خیلی توت فرنگی رو خوب نگهداری کرده گلکاری به دستش میاد
من که دیدمشون دهنم اب افتاد


ممنون عزیزم توت فرنگی قابل شمارو نداره
بوسسسسسسسسسسسسسسسسس
مامان امیرناز
19 اردیبهشت 92 20:08
سلام عزیزم افرین به هوش مامانی پسر منم یه مدت معتاد به سک سک بود اما حالا ترک کرده افرین به این دختر خوب با این توت فرنگی هاش راستی دو تا از دوندونای امیرم افتاده دو تا دیگه هم لق شده فکر کنم افتادن دندون بستگی به دیر یا زود دندون دراوردنش داره خصوصی


ممنون بوسسسسسسسسسس رفتم خصوصی
مامان تارا
20 اردیبهشت 92 18:53
ایده هات حرف نداره مهتاب جون

تارا عادت کرده هرجمعه زیر بالشش رو نگاه میکنه ببینه فرشته مهربون هدیه ای براش آورده یا نه ؟؟؟


چه عادت جالبی خیلی خوب شما میدونی همیشه کی براش کادو بگیری
مامان تارا
20 اردیبهشت 92 18:54
چه خوشگل شده این توت فرنگی
خیلی جالبه نمیدونستم میشه تو گلدون همچین توت فرنگیهایی پرورش داد
چند مدت تو گلدون بود که میوه داد؟/


اینهارو یکماه پیش مادرجون به سفارش دخملی خرید چندتا برگ بیشتر نبود بابایی گلدونش بزرگ کرد وبعداز یکماه گل داد ومیوه

مامان تارا
20 اردیبهشت 92 18:55
مامانی منتظرم دست دوخته هایی که برای دخملی دوختی رو ببینم ها


حتما میزارم اما یکمی وقت لازم دارم عکسها رو پیدا کنم
مامان ترنم
23 اردیبهشت 92 8:11
چقدر ايده جالب و خوبي. آفرين مثل هميشه خوب فكر كردي و خوبتر عمل كردي ماماني مهربون.


ممنون گلم
مامان ترنم
23 اردیبهشت 92 8:12
اين توت فرنگي ها رو توي گلدون كاشتي؟؟؟
خيلي جالبه‌. واقعا خوشگلن.


آره فقط مبینا بهش روزی یک مرتبه آب میداد وبراش شعر میخوند
مامان ضحی
25 اردیبهشت 92 14:40
سلام مامانی معلومه مخ اقتصادی بیسته بیسته ها
به جای ماهم توت فرنگی بخوری خاله جون


ممنون گلم
لحظه های من و تو
26 اردیبهشت 92 18:22
احسنت به شما .چه فکری کردی . من این وب رو باید صدبار بخونم تا از بر شم
ماشالله به این گلدون . فوق العاده برام جالب بود.
شما مال چه شهری هستین؟
میخوام ببینم بخاطر شرایط آب و هوایی بوده که توت فرنگی توی گلدون رشد کرده


توت فرنگی ها قابل شمارو نداره
توی کرج هستیم